اهرم اصطلاحی است که معنا و مفهوم آن در اثر نوآوری‌های مالی در چند دهه‌ اخیر تکامل یافته و متحول شده است. به‌طور سنتی، اهرم مرتبط با نسبت‌های بدهی و حقوق صاحبان سهامی بود که برای تامین مالی یک پروژه مخاطره‌آمیز[2] به‌کار می‌رفت. هرچه نسبت بدهی بیشتر باشد، اهرم هم بالاتر است. انجام یک سرمایه‌گذاری اهرمی مخاطره‌آمیز به‌معنای ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بالقوه بیشتر برای صاحبان سهام[3] است.

یک مثال: شرکتی[4] به‌وسیله 10 سرمایه‌گذار تاسیس و هریک از آن‌ها 100 دلار در سهام شرکت سرمایه‌گذاری می‌کنند. هنوز شرکت هیچ بدهی ندارد. پس از یک سال شرکت تسویه خواهد شد. آن زمان، اگر ارزش دارایی‌های شرکت برابر با 900 دلار باشد، بازده دریافتی هر سرمایه‌گذار منفی 10% خواهد بود. از سوی دیگر اگر ارزش دارایی‌های شرکت 1100 دلار باشد، بازده دریافتی هر سرمایه‌گذار 10% خواهد بود. جدول شماره 1 به‌طور خلاصه این بحث را نشان می‌دهد:
جدول شماره 1: مثال شرکت غیراهرمی

شرح

حالت الف

حالت ب

سرمایه‌گذاری اولیه از طریق حقوق صاحبان سهام[5]

1000

1000

سرمایه‌گذاری اولیه سرانه هر سرمایه‌گذار

100

100

سرمایه‌گذاری اولیه از طریق بدهی

0

0

سرمایه‌گذاری بدهی سرانه هر سرمایه‌گذار

-

-

ارزش دارایی‌های شرکت در پایان سال

900

1100

هزینه پرداختی برای بدهی سرمایه‌گذاران

0

0

ارزش باقی مانده برای سرمایه‌گذارن[6]

900

1100

ارزش باقی مانده سرانه هر سرمایه‌گذار[7]

90

110

بازده تحقق یافته برای هر سرمایه‌گذار[8]

10%-

10%

بدون تامین مالی از طریق بدهی، بازدهی که سرمایه‌گذاران به‌دست می‌آورند متناسب با کسری از عملکرد کلی شرکت است.


حال همان شرکت را اما این بار با یک شیوه تامین مالی متفاوت در نظر بگیرید. این‌بار نیز هر یک از آن 10 سرمایه‌گذار 100 دلار سرمایه‌گذاری می‌کند اما فقط 5 نفر از آن‌ها سهامدار بوده و 5 نفر دیگر سرمایه‌ خود را از طریق بدهی تامین مالی کرده‌اند. به 5 نفری که سرمایه خود را در قالب بدهی آورده‌اند تضمین داده شده که در انتهای دوره هر یک معادل 105 دلار دریافتی خواهند داشت. در انتهای سال، اگر ارزش خالص دارایی‌های شرکت برابر با 900 دلار باشد در این صورت بعد از پرداخت بدهی‌ آن 5 سرمایه‌گذار، 375 دلار باقی می‌ماند. در این‌ حالت بازدهی، هر یک از 5 سهامدار شرکت منفی 25% است. از سوی دیگر، اگر ارزش دارایی‌های شرکت در انتهای دوره برابر با 1100 دلار شود، در این‌حالت پس از بازپرداخت بدهی‌ها، 575 دلار برای سهامداران باقی می‌ماند که در نتیجه بازدهی هر سهامدار 15% خواهد بود.

جدول شماره 2مثال: شرکت اهرمی

شرح

حالت الف

حالت ب

سرمایه‌گذاری اولیه از طریق حقوق صاحبان سهام

500

500

سرمایه‌گذاری اولیه سرانه هر سرمایه گذار

100

100

سرمایه‌گذاری اولیه از طریق بدهی

500

500

سرمایه‌گذاری بدهی سرانه هر سرمایه‌گذار

100

100

ارزش دارایی‌های شرکت در پایان سال

900

1100

هزینه پرداختی برای بدهی سرمایه‌گذاران

525

525

ارزش باقی مانده برای سرمایه‌گذارن

375

575

ارزش باقی مانده سرانه هر سرمایه‌گذار

75

115

بازده تحقق یافته برای هر سرمایه‌گذار

25%-

15%


در صورتی که در تامین مالی از بدهی استفاده شود، بازدهی که سهامداران به‌دست می‌آورند متناسب با عملکرد کلی شرکت نیست. در این‌حالت بازدهی‌ها «اهرمی» هستند.

چنان‌که در مثال بالا نشان‌ داده شد تامین مالی از طریق بدهی همان‌طور که باعث بالا رفتن ریسک می‌شود احتمال بازده بیشتر برای سهامداران را نیز به همراه دارد. اگرچه به‌طور سنتی، اصطلاح «اهرم» مربوط به حالت استفاده از تامین مالی از طریق بدهی می‌شد، اما در دهه‌های اخیر، برای هر تکنیکی که منجر به افزایش ریسک و بازده سرمایه‌گذار می‌گردد به‌کار می‌رود.

یک اختیار خرید[9] را در نظر بگیرید، این اختیار خرید یک گزینه اهرمی برای اتخاذ یک موضع خرید سهام براساس ارزش یک دارایی پایه[10] است. حال، اجازه دهید به مقایسه ویژگی‌های ریسک/بازده دو موضع 1- سرمایه‌گذاری مستقیم 2- اختیار خرید بپردازیم.

  • سرمایه‌گذاری مستقیم:

فرض کنید سهام[11] شرکت XYZ با قیمت 100 دلار دادوستد می‌شود و در حال حاضر هیچ‌گونه سود نقدی[12] نمی‌پردازد. یک سرمایه‌گذار برای خرید 10 سهم از سهام شرکت باید 1000 دلار بپردازد و این موضع را 3 ماه حفظ ‌کند. اگر در انتهای دوره سهام XYZ به قیمت 92 دلار معامله شود، بازده سرمایه‌گذاری او منفی 8% و اگر به قیمت 108 دلار معامله شوند بازده وی برابر با 8% است (جدول شماره 3).

جدول شماره 3: موقعیت بدون استفاده از سهام

شرح

حالت الف

حالت ب

قیمت خرید هر سهم

100

100

تعداد سهام خریداری شده

10

10

کل سرمایه‌گذاری

1000

1000

قیمت هر سهم بعد از سه ماه

92

108

کل ارزش بعد از سه ماه

920

1080

بازدهی

8%-

8%


سرمایه‌گذاری مستقیم در سهام یک شرکت به فرد بازدهی متناسب با عملکرد کل شرکت می‌دهد.

  • اختیار خرید:

حال فرض کنید فرد به‌جای این‌که مستقیما در موجودی سهام[13] شرکت سرمایه‌گذاری کند، اقدام به خرید اختیارهای خرید 3 ماهه شرکت می‌کند که در حال حاضر با ارزش هستند. اختیارات معامله با قیمت 5 دلار معامله می‌شوند، بنابراین سرمایه‌گذار باید برای خرید 200 اختیار معامله 1000 دلار بپردازد. اگر در پایان سه ماه، سهام شرکت XYZ به قیمت 92 دلار دادوستد شود، در این صورت اختیارات خرید بدون ارزش به سررسید می‌رسند و بازده سرمایه‌گذار برابر با منفی 100% خواهد بود. اگر سهام در انتهای سه ماه با قیمت 110 دلار معامله شوند بازده سرمایه‌گذار برابر با 60% است (جدول شماره 4).

جدول شماره 4: مثال: ایجاد موقعیت اهرمی با استفاده از اختیار معامله

شرح

حالت الف

حالت ب

قیمت خرید هر اختیار معامله

5

5

تعداد اختیارات خریداری شده

200

200

کل سرمایه گذاری

1000

1000

قیمت سهم در سررسید[14]

92

108

ارش اختیار در سررسید[15]

0

8

کل ارزش در سررسید

0

1600

بازده

100%-

60%


اختیارات خرید نیز نوعی اهرم هستند. این ‌اوراق باعث افزایش ریسک و بازده در مقایسه با سرمایه‌گذاری مستقیم در دارایی پایه می‌شوند.

در دنیای امروز فرصت‌های مشابه برای استفاده از اهرم‌ها فراوان‌اند. اساسا همه مشتقات –شامل قراردادهای آتی[16]، سلف[17]، تاخت[18] و اختیار وانیلی[19]- فرصت‌های اهرمی ایجاد می‌کنند. درواقع، سرمایه‌گذاری در مشتقات یک نوع سرمایه‌گذاری غیرمستقیم در دارایی‌ پایه است که میزان سرمایه‌ مورد استفاده، کمتر از ارزش دارایی پایه است. استفاده از برخی اوراق مشتقه ‌همانند اوراق آتی و تاخت، هیچ‌ نیازی به سرمایه‌گذاری اولیه ندارد. وام‌دادن اوراق بهادار[20] و قراردادهای بازخرید[21] را می‌توان برای اهرمی کردن پرتفوی مورد استفاده قرار داد. آن‌ها در اصل بیان‌گر یک نوع قرض‌دادن تضمین شده‌اند. موضع فروش[22] نیز یک نوع اهرم است. عایدات[23]، موضع فروش وام نیستند اما می‌توان آن‌ها را همانند وام سرمایه‌گذاری کرد. حتی اهرم مبتنی‌بر بدهی سنتی، که همراه با اوراق قرضه بنجل[24] در دهه 1970 ظهور کرد به عنوان یک گروه از دارایی‌های مشروع[25] در همان مسیر تکامل یافته ‌است.

ازدیاد گسترده اهرم در نیمه دوم قرن 20 شاید یکی از انگیزه‌های اولیه مدیریت ریسک مالی مدرن بوده است.


[1] Leverage
[2] Venture
[3] Equity Holders
[4] Corporation
[5] Initial Equity Investment
[6] Residual value for equity investors
[7] Residual value per equity investor
[8] Return realized by each equity investor
[9] Call Option
[10] Underlier
[11] Shares
[12] Dividends
[13] Stock
[14] Stock Price at Expiration
[15] Option Value at Expiration
[16] Futures
[17] Forwards
[18] Swaps
[19] Vanilla Options
[20] Securities Lending
[21] Repurchase Agreements
[22] Short Selling
[23] Proceeds
[24] Junk Bonds
[25] Legitimate Asset
منبع:http://azrurmia.blogfa.com/post-5905.aspx